معنی کارگردان فیلم خصوصی
حل جدول
فرهنگ عمید
[مقابلِ عمومی] مربوط به فرد یا افرادی معیّن: کلاس خصوصی،
شخصی: زندگی خصوصی،
[مقابلِ دولتی] غیردولتی: بیمارستان خصوصی،
لغت نامه دهخدا
خصوصی. [خ ُ] (اِخ) ابراهیم سعد الخصوصی. رجوع به ابراهیم سعدالخصوصی شود.
خصوصی. [خ ُ] (ص نسبی) مقابل عمومی. (یادداشت بخط مؤلف).
- اطاق خصوصی، اطاقی که مخصوص فردی باشد و دیگری را بدان حقی نباشد.
- جلسه ٔ خصوصی، اصطلاحی است و درباره ٔ جلساتی گفته می شود که غیر از اعضای تشکیل دهنده ٔ آن کسی دیگر در آن حضور ندارد. مقابل جلسه ٔ عمومی.
- کلاس خصوصی، درسی که معلمان بطور خاص بشاگردان دهند و در آن شاگردان دیگر شرکت ندارند. مقابل درس عمومی.
فرهنگ فارسی هوشیار
یگانه یکرنگ، نهانی درونی، ویژه از آن (صفت) شخصی داخل: ((زندگی خصوصی اشخاص را در نظر میگیرد))، صمیمی: ((با او خصوصی است)) یا نامه (مراسله) خصوصی. نامه ای که فقط بدست مخاطب باید برسد و محرمانه است.
واژه پیشنهادی
محمدحسین فرح بخش
کارگردان فیلم میهمان خصوصی
حسن هدایت
کارگردان فیلم میهمانی خصوصی
حسن هدایت
فرهنگ معین
شخصی، داخلی، محرمانه و غیرعلنی، خاص، ویژه، مربوط به اشخاص حقیقی و حقوقی خارج از نظارت یا حوزه کارهای دولت. مق دولتی. [خوانش: (خُ) [ع - فا.] (ص نسب.)]
فرهنگ واژههای فارسی سره
مردمی
مترادف و متضاد زبان فارسی
اختصاصی، شخصی، فردی،
(متضاد) دولتی، مخصوص، ویژه، محرمانه، صمیمی، خودمانی،
(متضاد) عمومی
فارسی به عربی
خاص، دولاب، شخصی، غیر رسمی
فارسی به ایتالیایی
privato
فارسی به آلمانی
Fem. [noun], Geheim, Hinter der bühne [adverb], Persönlich, Privat, Rueckseite
معادل ابجد
1452